آیا اسلام دین گشورگشایی است
در مورد فتوحات دوران خلفاء وهابيون و أهل سنت می گویند ابوبکر و عمر و عثمان اسلام را ترویج و گسترش دادند عدم تحقق فتوحات را به عنوان نقطه ضعف از حكومت اميرالمؤمنين (عليه السلام) به حساب ميآورند:
نكته اول اينکه هدف نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و انبياءالهي، كشورگشائي و فتوحات و رساندن صداي توحيد به أقصي نقاط عالم، با زور شمشير نبوده است.
قرآن صراحت دارد به نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كه:
أدْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ. (سوره نحل/125)
و صراحت دارد كه: لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ (سورهبقره/256)
پذیرش دین اجباری نیست...
خلیفه دوم عمر بن الخطاب به این منطق قرآنی ظاهرا معتقد نبوده است. فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا إِنْ عَلَيْكَ إِلَّاالْبَلَاغُ (سوره شورى/48)
اگر مردم از اسلام اعراض كردند، تو وكيل و حافظ مردم نيستي اي پيامبر و وظيفه تو ابلاغ است.
يعني اگر مردم از اسلام هم اعراض كردند، وظيفه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين نيست كه در سايه شمشير و قدرت بيايد اسلام را به زور وارد خانههاي مردم كند و وارد شهرها و بلاد كند.
نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ، حدود هشتاد و اندي جنگ انجام داده كه مجموع كشتههاي در اين جنگها و غزوات و سريهها در زمان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، به هزار نفر نرسيده است. اين جنگها دفاعي بوده است.
در قرآن، در سوره بقره، آيه 190 ميفرمايد: وَ قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَ لَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ.
آن كساني كه با شما جنگ ميكنند، با آنها بجنگيد و از حد شرعي خود تجاوز نكنيد.
همچنين در ممتحنه، آيه 8 مي فرمايد: لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ.
آنهايي كه با شما نجنگيدند و شما را از خانههايتان بيرون نكردند و آواره نكردند و اموال شما را مصادره نكردند، مبادا با آنها بجنگيد.
اين منطق، منطق اسلامي و قرآني است. همين منطق بود كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) إعمال كرد و مردم دسته دسته و فوج فوج وارد اسلام شدند. وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا.(سوره نصر/2)
فتوحات زمان خلفاء و بنياميه و تصرف شهرها و كشورها، و کشتار ساکنان آن یكي پس از ديگري، با روح اسلام و قرآن كاملامنافات دارد. لذا ميبينيم اميرالمؤمنين (عليه السلام) هم پس از آنكه به خلافت رسيد، دست به فتوحات نزد ؛ کشورگشایی در اسلام نيست ، لذا ميبينيم بعد از رحلت نبي مكرم (صلي الله عليه وآله و سلم)، تازه مسلمانانی که از اسلام جز چند دستور ظاهري مثل نماز و امثال اين نميدانستند و هنوز روح و تعصب جاهلي و كفر از قلبشان بيرون نرفته بود، صادر كننده اسلام شدند که مستشرقین اروپایی نام آن لشکر کشی ها را توحش اسلامی و اسلام را دین اجبار و شمشیرو خونریزی نامیدند. .